سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رقیه شرعیه چیست؟ تعریف رقی: رقی جمع رقیه است و آن خواندن اوراد و دمیدن در آن بمنظور شفا یافتن و سلامتی کسب کردن است. فرقی نمی کند از قرآن کریم یا از دعاهای مأثور پیامبر صلی الله علیه و سلم باشد. ب: حکم آن: جایز است. از عوف بن مالک رضی الله عنه روایت است که گفت:|کُنَّا نَرْقِی فِی الْجَاهِلِیَّةِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ تَرَى فِی ذَلِکَ فَقَالَ اعْرِضُوا عَلَیَّ رُقَاکُمْ لَا بَأْسَ بِالرُّقَى مَا لَمْ یَکُنْ فِیهِ شِرْکٌ|[1] «ما در زمان جاهلیت رقیه می کردیم. گفتیم: ای رسول خدا آن را چگونه می بینی؟ فرمود: رقیه هایتان را برایم وصف کنید اگر در آن شرک نباشد اشکالی ندارد» و از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که گفت:|رَخَّصَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم فِی الرُّقْیَةِ مِنْ الْعَیْنِ وَالْحُمَةِ وَالنَّمْلَةِ|[2] «رسول الله صلی الله علیه و سلم اجازه رقیه را برای عین[3]، حمه[4] و نمله[5] داده است». و از جابر بن عبدالله رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: |مَنْ اسْتَطَاعَ أَنْ یَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْیَفْعَلْ|[6] «هرکس می تواند که به برادرش نفع برساند پس این کار را انجام دهد». و از عائشه رضی الله عنها روایت است:|کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا اشْتَکَى مِنَّا إِنْسَانٌ مَسَحَهُ بِیَمِینِهِ ثُمَّ قَالَ أَذْهِبْ الْبَاسَ رَبَّ النَّاسِ وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سَقَمًا|[7] «هنگامی که یکی از ما از دردش به رسول الله صلی الله علیه و سلم شکایت می کرد با دست راستش آن را مسح می‌نمود سپس می فرمود: ای پروردگار مردم! بیماری اش را برطرف ساز و چنان شفایی عنایت کن که هیچگونه بیماری ای باقی نماند. چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی، بجز شفای تو وجود ندارد». ج: شرط های آن: برای جایز بودن و درستی آن سه شرط لازم است: اول اینکه: معتقد نباشد که این کار به تنهایی و بدون اذن خداوند به او نفع می‌رساند. اگر معتقد باشد بدون اذن خداوند و به ذات خود به او نفع می‌رساند، حرام و شرک است. باید معتقد باشد که رقیه بدون اذن خداوند به او نفعی نمی رساند. دوم اینکه: به وسیله چیزی نباشد که مخالف شریعت خداوند باشد مانند این‌که محتوای دعا نباید درخواست از غیر خداوند یا استغاثه از جن و چیزی هایی شبیه آن باشد اگر این‌گونه باشد حرام و شرک می باشد. سوم این‌که: دارای مفهوم و معنی معلومی باشد اگر از نوع طلسم یا سحر باشد جایز نیست. از امام مالک رحمه الله سؤال شد: آیا کسی می تواند رقیه کند و از او درخواست رقیه شود؟ امام فرمود: اگر با کلام پاک باشد اشکالی ندارد. د: رقیه ممنوع: تمام رقیه هایی که در آن شرط‌های گفته شده وجود نداشته باشد مانند این‌که رقیه کننده یا کسی که برایش رقیه می شود معتقد باشد که آن به ذات خود به او نفع می‌رساند و تأثیر دارد؛ یا این‌که مشتمل بر کلمات شرکی و توسل‌های کفری و کلمات بدعی و مانند این‌ها باشد یا با کلمات نامفهوم مانند طلسم و چیزهایی مانند این‌ها باشد حرام و ممنوع می باشند.[8] سحرچیست؟ سحر در لغت عبارت است از آن‌چه که مخفی شده و سبب آن نامعلوم باشد. و در اصطلاح آن عبارت است از افسون‌ها، رقیه و گره هایی که در قلب‌ها و جسم‌ها تأثیر می گذارد. پس موجب مریضی و مرگ می شود؛ رابطه زن و مرد را خراب می‌کند و موجب از هم پاشیدن زندگی شان می‌شود که تمام این‌ها به اذن و اراده خداوند صورت می گیرد و آن کفر است و ساحر به خداوند عظیم کافر است و برای او در آخرت نصیب و بهره ای نیست. الله تعالی می فرماید:{وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ}[9] «و آن‌چه را که شیاطین در سلطنت سلیمان خوانده بودند، پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیاطین که کافر شدند به مردم سحر آموختند. و نیز از آن‌چه بر آن دو ملک هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود با این‌که آن دو هیچکس را تعلیم نمی کردند مگر آن‌که می گفتند ما آزمایشی هستیم پس زنهار کافر نشوی. آن‌ها از آن دو چیزهایی می‌آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکند. هرچند بدون فرمان خداوند نمی توانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند. و چیزی می آموختند که برایشان زیان داشت، و سودی بدیشان نمی‌رسانید. و قطعاً دریافته بودند که هرکس خریدار این باشد در آخرت بهره ای ندارد. چه بد بود آن‌چه به جان خریدند اگر می‌دانستند». و از موارد سحر دمیدن همراه با تف در گره است. الله تعالی می‌فرماید:{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ**مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ**وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ**وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ**وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ}[10] «بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم، از شر آن‌چه خلق نموده و از شر تاریکی چون فراگیر شود و از شر دمندگان افسون در گره ها و از شر حسود آنگاه که حسد ورزد».[11] سؤال: راه درمان سحر چیست؟ جواب: الحمد لله کسی که دچار سحر شده است، راه علاج آن سحر نیست زیرا شر و بدی را با بدی از بین نمی برند و کفر را با کفر نابود نمی کنند بلکه شر و بدی تنها با نیکی از بین می رود بدین خاطر هنگامی که از پیامبر صلی الله علیه و سلم در باره النشرة سؤال شد فرمود: «آن از عمل شیطان است» و النشرة ذکر شده در حدیث به معنی از بین بردن سحر از شخص سحر زده شده با سحر است. اما اگر با قرآن کریم و دواهای مباح، و رقیه شرعی باشد اشکالی ندارد ولی اگر با سحر باشد همان گونه که بیان شد جایز نیست زیرا سحر عبادت کردن شیاطین است. ساحر تنها بعد از عبادت کردن شیاطین و خدمت کردن و تقرب جستن به آن ها می تواند سحر کند و سحرش آشکار می شود. لکن الحمد لله مانعی برای علاج شخص سحر زده با قرآن و ادعیه شرعیه و داروهای مباح وجود ندارد همان گونه که انواع بیماری ها به وسیله پزشکان معالجه می‌شود. اما این طور نیست که بیمار به طور حتمی شفا یابد زیرا هر بیماری شفا نمی یابد چنان که عمرش کفاف کند شفا می یابد در غیر این صورت با این بیماری می میرد اگر چه بهترین و داناترین پزشکان نیز بر او حاضر شوند هنگامی که وقت مردن برسد دوا و معالجه سودی ندارد زیرا خداوند عزوجل می فرماید:(وَلَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا)[12] «و هرکس اجلش فرا رسد هرگز خداوند آن را به تأخیر نمی اندازد». درمان و دوا تنها زمانی که اجل فرا نرسیده باشد و خداوند برای بنده شفا را مقدر کرده باشد سودمند است. مانند این که کسی به سحر دچار شده و خداوند برای او شفا را مقدر کرده و کسی دیگر نیز به سحر مبتلا شده اما خداوند به منظور آزمایش و امتحان یا اسباب دیگری که فقط خود از آن باخبر است، شفا را برای او مقدر نکرده است. چنان که خداوند کسی را که هیچ دوایی برای دردش نبوده معالجه کرده است. از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمود:( لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ فَإِذَا أُصِیبَ دَوَاءُ الدَّاءِ بَرَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ) «برای هر دردی دوایی است آن گاه که به بیمار دوا می رسد او به اذن خداوند از آن خلاص می شود». و می‌فرماید: (مَا أَنْزَلَ اللَّهُ دَاءً إِلَّا قَدْ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاءً عَلِمَهُ مَنْ عَلِمَهُ وَجَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ) «خداوند هیچ دردی را نازل نکرده مگر این که شفای آن را نیز فرستاده است کسی که آن را دریافت کند، می‌داند و کسی که به آن جاهل باشد، نمی داند». از جمله درمان های شرعی، معالجه سحر با قرآن است. بر شخص سحر زده بزرگ ترین سوره قرآن، سوره فاتحه را می خواند و آن را بر او تکرار می کند. اگر قرائت کننده ای نیکوکار مؤمن که می‌داند هر چیز به قضا و قدر خداوند است و تصرف امور در دست الله تعالی است و اوست که اگر به چیزی بگوید باش، می شود، بخواند و قرائتش از ایمان، تقوا و اخلاصش باشد و آن را تکرار کند سحر از بین می رود و صاحبش به اذن خداوند شفا می یابد. تعدادی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم بر صحرانشینانی عبور کردند که رئیسشان را مار نیش زده بود و هرکاری کرده بودند، خوب نشده بود به تعدادی از اصحاب گفتند: آیا شما درمانی سراغ دارید؟ گفتند: بله. یکی از آن ها سوره فاتحه را بر او خواند. پس او بلند شد مثل این که بلافاصله از بند آزاد شده باشد خداوند او را از شر نیش مار عافیت داد. و پیامبرصلی الله علیه و سلم می فرماید:(لا بأس بالرقی ما لم تکن شرکاً) «رقیه مادامی که شرک نباشد اشکالی ندارد». پیامبرصلی الله علیه و سلم رقیه کرده و برایش رقیه شده است. در رقیه خیر و نفع بسیار است. هنگامی که بر سحر زده شده فاتحه، آیة الکرسی، سوره احد، معوذتین یا آیات دیگر خوانده شود همراه با دعاهای وارده در احادیث از پیامبر صلی الله علیه و سلم مانند این دعای پیامبرصلی الله علیه و سلم که به منظور رقیه برای بعضی از بیماری ها سه بار یا بیشتر تکرار می کرد(اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سَقَمًا) «ای پروردگارانسان ها! بیماری اش را برطرف ساز و چنان شفایی عنایت کن که هیچ‌گونه بیماری ای باقی نماند. چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی، بجز شفای تو وجود ندارد» و مانند آن چه که جبریل علیه السلام بر پیامبرصلی الله علیه و سلم با تکرار سه بار این دعا رقی نمود:( بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنِ حَاسِدٍ اللَّهُ یَشْفِیکَ بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ) «به نام خداوند تو را از هر چیزی که باعث آزار توست، و از شر هر نفس و چشم حسود رقیه می کنم؛ خداوند شفایت می دهد و به وسیله نام الله تو را محفوظ می دارم.» که این رقیه ای بزرگ و ثابت از پیامبرصلی الله علیه و سلم است که به وسیله آن مار گزیدگی، سحر زده شده و مریض، شفا می‌یابد و این که رقیه مریض، سحر زده شده و مار گزیده با دعاهای پاک باشد اشکالی ندارد اگر چه از پیامبرصلی الله علیه و سلم روایت نشده باشد مادامی که در آن اشکال شرعی نباشد به دلیل این که پیامبرصلی الله علیه و سلم می فرماید:(لا بأس بالرقی ما لم تکن شرکاً) «رقی مادامی که در آن شرک نباشد اشکالی ندارد». و الله تعالی مریض، سحر شده و چیزهای دیگر را بدون رقی و بدون اسباب از جانب انسان شفا می دهد زیرا خداوند بر هر چیزی تواناست و حکمت او بر هر چیزی احاطه دارد. خداوند پاک و منزه در کتاب کریمش می فرماید:(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ)[13] «هنگامی که خداوند اراده چیزی را می کند همین که می گوید باش، می شود». حمد و سپاس برای خداوند سبحان به خاطر آن چه که اقتضا و مقدر می کند و حکمت فراوان او همه چیز را در برگرفته است. اگر زمان مرگ مریض فرا رسیده و مقدر شده باشد که با این بیماری بمیرد مریض شفا نمی یابد. از جمله آن چه که در درمان به کار می رود آیات سحر است که در آب خوانده می شود: من جمله: آیات سحر در سوره اعراف:(وَأَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ(117) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(118) فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ)[14] «و به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آن‌چه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید (117) پس حقیقت آشکار گردید و کارهایی که می‏کردند باطل شد (118) و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند» سوره یونس:(وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ(79) فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُمْ مُوسَی أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ(80) فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَی مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ(81) وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ)[15] «و فرعون گفت هر جادوگر دانایی را پیش من آورید(79) و چون جادوگران آمدند موسی به آنان گفت آن‌چه را می‏اندازید بیندازید(80) پس چون افکندند موسی گفت آن‌چه را شما به میان آوردید سحر است به زودی خدا آن را باطل خواهد کرد آری خدا کار مفسدان را تأیید نمی‏کند(81) و خدا با کلمات خود حق را ثابت می‏گرداند هر چند بزهکاران را خوش نیاید» سوره طه:(قَالُوا یَا مُوسَی إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَإِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَی(65) قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی(66) فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُوسَی(67) قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلَی(68) وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَی)[16] «[ساحران] گفتند ای موسی یا تو می‏افکنی یا [ما] نخستین کس باشیم که می اندازیم(65) گفت [نه] بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمان‌ها و چوبدستی‏هایشان بر اثر سحرشان در خیال او [چنین] می‏نمود که آن‌ها به شتاب می‏خزند(66) و موسی در خود بیمی احساس کرد(67) گفتیم مترس که تو خود برتری(68) و آن‌چه در دست راست داری بینداز تا هر چه را ساخته‏اند ببلعد در حقیقت آن‌چه سرهم‏بندی کرده‏اند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمی شود». این آیات از جمله آیاتی هستند که خداوند به وسیله آن ها در درمان سحر سود می رساند و اگر قاری این آیات را بر آب بخواند و همراه با آن ها سوره فاتحه، آیة الکرسی، احد، معوذتین را نیز بر آب بخواند سپس آن را روی کسی که گمان می رود دچار سحر شده است بریزد یا نمی تواند پیش همسرش برود، به اذن و خواست خداوند شفا می یابد. و اگر هفت برگ از درخت سدر سبز را بعد از این که به طور کامل کوبید در آب قرار دهد همان گونه که شیخ عبدالرحمن بن حسن: در فتح المجید از تعدادی از اهل علم در باب (ما جاء فی النشرة) ذکر کرده است و مستحب است که این سه سوره را سه بار تکرار کند(سوره احد، فلق و ناس). منظور این است که این دواها و آن چه مانند این است از جمله چیزهایی است که برای این ناراحتی به کار می رود که شامل سحر، ناتوانی از همبستر شدن با همسر می شود. بسیاری این را به کار برده‌اند و خداوند به وسیله آن به آن ها نفع رسانده است. کسانی بوده اند که تنها با خواندن سوره فاتحه شفا یافته اند و یا تنها سوره احد و معوذتین را خوانده و شفا یافته اند. نکته مهم این است که معالجه کننده و معالجه شونده باید هر دو دارای ایمانی صادق باشند و نسبت به خداوند اطمینان داشته باشند و بدانند که همه کارها در دست خداوند است و او هر چه بخواهد می شود و اگر چیزی را نخواهد روی نمی دهد پس کارها به دست خداوند عزوجل است آن چه خداوند بخواهد می شود و آن چه او نخواهد نمی شود پس با ایمان و راستی با خداوند از جانب خواننده و خوانده شده بر او، مرض و بیماری به اذن و خواست خداوند به زودی از بین می رود و دواهای جسمی و روحی نیز مفید واقع می شوند. از خداوند می خواهیم که همگی را بر آن چه به آن راضی است موفق بدارد که او شنوایی نزدیک است.[17]






تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 92/1/11 | 7:52 عصر | نویسنده : RF-M | نظرات ()
   1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.